دختر بودنم را دوست دارم...
نه اینکه همیشه خشنود باشم...
اما دوست دارم...
همین که از یک دستبند رنگی رنگی سرخوش میشوم...
همین که میتوانم موهایم را بلند بلند...
کوتاه کوتاه کنم و چیز شگفت آوری نباشد این کوتاه و بلند کردن ها...
همین که میتوانم ارغوانی و آبی و زرد و صورتی بپوشم ...
همین همدم مادر بودن...
مورد اعتماد پدر بودن را...
همین که میتوانم مادری کنم...
آسان اشک بریزم ...
آسان بخندم...
همین نیرومند بودن را...
همین نازک بودن و شکیبایی را دوست دارم...
...